من غیر منتظره ام

دور از انتظار ، دور از اندیشه ها

من غیر منتظره ام

دور از انتظار ، دور از اندیشه ها

به نام خدا
اینجانب بنده خدا می باشم ، بنده ای آزاد که هیچ تعهدی در قبال هیچ بنده ای نخواهد داشت ؛ نوشته هایم صرفا شخصی نیست ، پس اگر مخاطب بنده هستید ، همه چیز را با دقت بخوانید ! چون ممکن است هر چیزی غیر منتظره باشد .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی وقت ها از خودم می پرسم چرا انسان از مرگ فراری است ؟!

دلیلش می تواند هزاران چیز باشد ، اما دو سوال اساسی مطرح می شود !

1- مرگ چیست و آیا بعد از مرگ حیاتی هست یا خیر؟!

2- اگر حیاتی بعد از مرگ هست ، شرایط زندگی در آن جا چیست ؟

مطمئنا هیچ اندیشمندی به دنبال انکار مرگ نیست ، اما برخی ها به دنبال انکار زندگی پس از مرگ هستند ؛ ولی این نوع از اندیشمندان نمی توانند به این سوال پاسخ بدهند : " چرا انسان از مرگ گریزان است؟ "

شما هر چیزی را که در دنیا بطلبید یا نیاز داشته باشید ، مطمئنا ابزارش وجود دارد . اگر تشنه هستید ، آب هست ، اگر گرسنه هستید ، غذا هست و هزاران نیازهای دیگر و وجود ابزارهایش !

شما صدهزار نیوتون و اینشتین بیاری در کنار هم ، هنوز نمی توانند دنیای بعد از مرگ را توصیف کنند ، اما به این پی می برند ، که دنیایی فراتر از این دنیا وجود دارد !

پس در اینجا مسئله وجود یک نظم و قانون مطرح می شود ، و به دنباله آن ، خالق نظم و قانون !

بالفرض اگر آتئیستی بگوید ، این دنیا توسط طبیعت اداره می شود ، پس فراطبیعت توسط چه چیزی اداره می شود ؟! پاسخی ندارد و حتی فراطبیعت را نقض می کند .

یا یک ندانم گرا بیاری و از او سوال کنی که آیا فراطبیعت وجود دارد یا خیر مطمئنا می گوید نمیدانم ! چون بین دو راهی یکتاپرست و آتئیست  گیر کرده ! دلیل این دوراهی ، عدم استفاده از عقلش برای اثبات بدیهیات است ؛ با این که بدیهیات اثباتی ندارند .

مسئله وجود خدا ، یک مسئله عمومی است ؛ با این که برخی ها تصور می کنند هر کس خدای خاص خودش را دارد در واقع اشتباه است . در اصل ، هر انسانی ، آداب و معاشرت خاصی با خدای خود دارد .

وجود یک خالق یک موضوع بدیهی بوده و ما می توانیم از طریق برهان خلف خدا را اثبات کنیم . اما مسئله در این جا مطرح می شود که خدا چیست و چه شکلی است ؟

در واقع در اطراف تان ، بیایید هر شی را خدا کنید . اما یک سوال چالشی از این شی که آن را خدا کردید بپرسید ؛ خودش چگونه بوجود آمده ، ما را چگونه بوجود آورده ، و آیا نابود می شود ؟!

در بحث نابودی (مرگ) خدا ، مطمئنا تناقضی آشکار وجود دارد . هر خالقی وقتی چیزی را پدید می آورد ، این طور نیست که مخلوق خودش را رها کند . اگر رها کند ، مسئله تداوم نظم و در تعریف بهتر آنتروپی زیر سوال می رود . از طرفی حیات قبل از آفرینش حیات ، وجود نداشته ، پس خود خالق وجود داشته و حتی بعد از نابودی آفرینش نیز وجود خواهد داشت . چون اگر خالقی ، خود حیاتی داشته باشد ، مطمئنا یک خالقی حیات او را خلق کرده است .

پس حیات برای خالق تعریف نشده است ، و او یک وجود مستقل و ابدی دارد ، در حالی که مخلوقش ، یک وجودی محدود خواهد داشت .

مسئله ایجاد حیات ، منشأ حیات و خالق حیات ، از مهم ترین مسائلی است که دانشمندان فیزیک و شیمی و روحانیون دینی بر روی آن نزاع دارند . این نزاع ناشی از سوء تفاهم و نقض همدیگر است . انسان ناقص است ، چرا که اگر کامل بود ، خودش می توانست خودش را خلق کند . کسی که این حیات را ابداع کرده ، مطمئنا کامل بوده و هیج نقصی درون خود ندارد . اما تعریف ما از نقص و کامل چیست؟ آیا کامل بودن ، تنها ابداع و خلق حیات است ؟

(درحال تکمیل ...)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی